چکیده
داستان فیلم اقتباسی از یک داستان واقعی است. قصه نویسنده ثروتمندی به نام فیلیپ که در اثر سقوط با چتر از گردن به پایین فلج میشود و برای پرستاری از خود مردی به اسم دریس را استخدام میکند. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس؛ مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل بود اما با حضور دریس که شخصی است که سابقه سرقت و زندان نیز دارد زندگی و شخصیت فیلیپ متحول میشود.دریس زندگی فیلیپ را بهطور کامل عوض میکند. زندگی کسلکننده فیلیپ با ورود دریس تغییر میکند به گونهای که از بیرون رفتن با آمبولانس ، به بیرون رفتن با ماشینهای مازراتی خود رو میآورد.
تحلیل روانشناختی فیلم
"دست نیافتنیها"
این بار قصد داریم به سراغ تحلیل فیلم Intouchables، یکی از دوست داشتنیترین فیلمهای قرن 21 برویم. فیلم دست نیافتنیها محصول سال 2010 از کشور فرانسه است و با کسب نمرهٔ 8.5، در ردهٔ چهل و سوم در 250 فیلم برتر از نگاه سایت IMDB قرار دارد. دست نیافتنیها روایتگر یک داستان واقعی از جمع اضدادی است که معنا را به زندگی یکدیگر تزریق میکنند. هر دو کاراکتر بیشتر به یک موهبت آسمانی میمانند که هر کدام را به کمال نزدیکتر میکند. دست نیافتنیها فیلمی است که میتواند روح هر مخاطبی را به آرامی نوازش کند. حتی اگر محتوا و داستان فیلم جذبتان نکند، بیشک موسیقی متن مسحورکنندهٔ آن، شما را به خلسه میفرستد. در دست نیافتنیها نه اثری از اختلالات روانی دیده میشود و نه ردپایی از مفاهیم پیچیدهٔ روانکاوانه؛ اما می توان رد پایی از مفهوم کهن الگو ها را درآن به وضوح یافت .
سوالی که در همان ابتدای فیلم ذهن مخاطب را درگیر میکند، این است که: چرا فیلیپ از بین این همه داوطلب ظاهراً ذی صلاح و معقول، کسی را انتخاب میکند که نه تنها هیچ تجربهای در این کار ندارد، بلکه حتی به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موجه به نطر نمیآید؟ خود فیلیپ در ادامهٔ فیلم به این سؤال این گونه پاسخ میدهد: "اون بهم ترحم نمیکنه. قد بلند، قوی و سالمه". شاید پاسخ فیلیپ به نظر قانعکننده بیاید؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، متوجه نکتهای جالب میشویم که ما در این نوشته، قصد پرداختن به آن را داریم.
در مطالعهٔ نظریهٔ کارل گوستاو یونگ به مفهومی برمیخوریم به نام اصل اضداد. این اصل بیانگر این نکته است که در شخصیت انسان هم، مانند طبیعت اضدادی وجود دارند. در جهان بیرون با اضدادی مثل روز و شب، گرما و سرما، تابستان و زمستان و ... مواجه میشویم. اما به عقیدهٔ یونگ، در جهان درون هم اضدادی وجود دارند که بیشتر در قالب انرژی هستند. جالب اینجاست که ما اغلب جذب افرادی در زندگی میشویم که ویژگیهایی متضاد با ویژگیهای ما دارند؛ درست همانند قطبهای متضاد آهنربا که همدیگر را جذب میکنند. این قاعده در مورد فیلیپ و دریس هم صدق میکند. حال میخواهیم کمی عمیقتر به این موضوع بپردازیم. هر فرد با توجه به عقدهها، کهنالگوهای شخصیتی، ساختار ژنتیکی و محیط پیرامونش، ویژگیها و صفات خاصی را در خود پرورش میدهد. اغلب ما معمولاً آن مشخصههایی را که در ضدیت با شخصیتمان است را مغفول میگذاریم یا به طور دقیقتر آنها را سرکوب میکنیم. یکی از رسالتهایی که هر فرد برای رسیدن به تفرد دارد، این است که کهنالگوهایی را در خود تقویت کند که با آن چه هست، متضاد باشد.
در فیلم دست نیافتنیها با دو کاراکتری مواجه میشویم که نه تنها به لحاظ ویژگیهای شخصیتی، بلکه در مشخصات ظاهری و اجتماعی هم باهم متضاد هستند. فیلیپ یک سفید پوست تحصیلکرده و ثروتمند، و از طرفی به لحاظ فیزیکی معلول و ناتوان است. دریس یک سیاه پوست کم سواد است از منطقهای فقیر نشین، و از طرفی نیرومند و توانا از نظر فیزیکی. این تضاد به موارد متعدد دیگری نیز، قابل تعمیم است. دقیقاً همین جمع اضداد است که جذابیت این داستان را برای مخاطب دوچندان میکند. به نظر میرسد که فیلیپ تا قبل از باز شدن پای دریس به خانهاش، لذت چندانی از زندگی نمیبرد. مدتها بود که مازراتیاش گوشهٔ حیاط خاک میخورد. شیش ماه بود که با معشوقهٔ خود نامه نگاری میکرد و با این کار، از لذت همنشینی با معشوقه و حتی دیدن چهرهاش، بیبهره بود. با آمدن دریس، ورق زندگی فیلیپ برمیگردد. همچنین دریس هم به واسطی ارتباط با فیلیپ، تغییراتی در شخصیتش به وجود میآید که در نتیجه او را به فردی بالغتر تبدیل میکند. این فیلم بی نظیر را از دست ندهید ..........
منبع : سایت روان تحلیل