منتخب فیلم های سینمایی
مشاهده عناوین بیشتر
آخرین مطالب فیلم های سینمایی
آخرین مطالب فیلم های سینمایی
فیلم سینماییEddie the Eagle
19 فروردین 1400
خلاصه داستان فیلم : این فیلم داستان اِدی ادواردز مشهور را روایت می کند که در مسابقات المپیک زمستانی سال ۱۹۸۸ تماشاگران را به حیرت وا داشت و

فیلم سینمایی بسوی خوشبختی
16 بهمن 1399
این فیلم داستان واقعی کریس گاردنر سیاه پوست، خرده فروش اسکنرهای پزشکی در سال ۱۹۸۱ است که به همراه لیندا و پسر کوچکش کریستوفر در سانفرانسیسکو زندگی بسیار سختی دارند. وضع مالی کریس بسیار بد است. او که توانایی پرداخت اجاره خود را ندارد صاحبخانهاش بیرونش کرده و از این رو لیندا نیز او را ترک میکند. کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تأمین کند دچار مشکل شده است. کریس سعی میکند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد.

فیلم سینمایی مناظره بزرگ
11 بهمن 1399
داستان فیلم پیرامون ماجرای یک گروه مناظرهکنندهٔ کالج وایلی در سال ۱۹۳۵ شکل میگیرد که یک مؤسسهٔ آموزشی سیاهپوستان در مارشال است. ملوین تولسن (با بازی دنزل واشنگتن) سرپرست این گروه است؛ شخصیتی نیکوکار، نترس و خودرأی که فعالیتهای تُند سیاسی نیز دارد. گروه مناظرههای نفسگیری با تیمهای مناظرهکنندهٔ دانشگاههای دیگر برگزار میکند و در این مسیر توجه بیننده را به سمت مشکلات، تبعیضها و ظلمها علیه سیاهپوستان در آن دوره جلب میکند. اوج این مناظرهها مناظرهای با تیم دانشگاه هاروارد با موضوع «نافرمانی مدنی مسالمتآمیز درمقابل حاکمیت قانون» است.

فیلم سینمایی بازی تقلید
2 بهمن 1399
در طول جنگ جهانی دوم، در حالی که ارتش ویرانگر هیتلر یکی پس از دیگری در حال نابودی و فتح کشورهای اروپایی است و لندن زیر حملات سنگین نازیها کمر خم کرده؛ گروهی از نخبهها و ریاضی دانان از جمله آلن تورینگ از طرف دولت انگلیس استخدام میشوند تا کاری غیرممکن را انجام دهند: شکستن کدهای ماشینهایی موسوم به انیگما که نازیها از طریق آن مکالمات سری با هم انجام میدهند اما کار چندان طبق روال پیش نمیرود و درگیری اعضای گروه با آلن که اصرار دارد با ساخت ماشینی مخصوص، انیگما را شکست بدهد پروژه را تا لب شکست هم پیش میبرد ولی با وارد شدن دختر نابغهای بنام «جوان» به گروه، تحقیقات به سمتی جدید پیش میرود.

فیلم سینمایی 12سال بردگی
24 دی 1399
سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیویتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی میکند. او با نواختن ویولن امرار معاش میکند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و بهعنوان برده فروخته میشود. به هوش که میآید، خود را در غل و زنجیر میبیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب آمریکا برده میشود، جایی که ابتدا توسط یک بردهدار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته میشود. نورثاپ ۱۲ سال از زندگی خود را بهعنوان یک برده جنوبی میگذراند.

فیلم سینمایی اعجوبه
11 دی 1399
اعجوبه، داستان پسربچهای به نام آگوست پولمن را روایت میکند که به خاطر تفاوتهایی که در اثر ابتلا به سندرم تریچر کالینز از بدو تولد در چهرهاش وجود دارد، همیشه دور از اجتماع زندگی کرده و در خانه به آموختن درسهایش پرداختهاست. او بعد از رسیدن به کلاس پنجم تصمیم میگیرد به میان هم سن و سالانش رفته و در مدرسهای عادی به فراگیری درسهایش بپردازد.همین مسئله باعث میشود مورد مسخره همکلاسی هایش قرار بگیرد و برای پیدا کردن دوست به دردسر بیفتد.[۵]

فیلم سینمایی ویل هانتینگ نابغه
20 آذر 1399
ویل هانتینگ خوب (ویل هانتینگ نابغه) (به انگلیسی: Good Will Hunting) فیلم درامی از کارگردان آمریکایی گاس ون سنت است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد. فیلمنامه فیلم نوشته مشترک مت دیمون، بن افلک است که به همراه رابین ویلیامز، استلان اسکارشگورد و مینی درایور از بازیگران اصلی آن هم بودهاند.
داستان فیلم در مورد ویل هانتینگ جوان ۲۰ سالهای است که در دانشگاه امآیتی سرایدار است و نبوغی ذاتی در زمینه ریاضیات دارد اما استعداد خود را باور ندارد و هیچ سعیی نیز در این که دیگران از این استعداد او آگاه باشند ندارد. استلا اشکارسگورد بازیگر سوئدی در نقش جرالد لمبیو پروفسور ریاضی دانشگاه امآیتی که استعداد ویل هانتینگ را کشف میکند، رابین ویلیامز در نقش روانشناسی که با ویل هانتینگ گفتگو میکند و بن افلک هم در نقش چاکی سالیوان دوست صمیمی ویل هانتینگ در این فیلم بازی میکنند.
لورنس بندر تهیهکننده و سو آرمسترانگ، جاناتان گوردون، باب وینشتین و هاروی وینشتین تهیهکنندگان اجرایی فیلم ویل هانتینگ نابغه بودهاند. ژان یوس اسکافیر مدیر فیلمبرداری، ملیسا استوارت طراح تولید، جیمز مکآتیر کارگردان هنری، یارو دیک طراح صحنه و بئاتریکس آرونا پاستور طراح لباس و کری باردن، بیلی هاپکینز و سوزان اسمیت انتخابکننده بازیگران و تعیین نقشهای فیلم بودهاند.[۲]
از ویژگیهای این فیلم بداههگوییهایی است که آزادانه به دیالوگهای فیلمنامه تزریق شدهاند. همین گفتگوهای عامیانه ارزشی دوچندان به فیلم بخشیدهاند و باعث شده تا نوع رابطه برادرانه ویل و دوستانش چاکی (بن افلک)، بیلی (کول هاوزر)، و مورگان (کیسی افلک) و همینطور دوستی ویل و اسکایلار دختر دانشجوی دانشگاه هاروارد بسیار جالب و تماشایی شود.[۳]

فیلم سینمایی دست نیافتنی ها
24 مهر 1399
چکیده
داستان فیلم اقتباسی از یک داستان واقعی است. قصه نویسنده ثروتمندی به نام فیلیپ که در اثر سقوط با چتر از گردن به پایین فلج میشود و برای پرستاری از خود مردی به اسم دریس را استخدام میکند. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس؛ مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل بود اما با حضور دریس که شخصی است که سابقه سرقت و زندان نیز دارد زندگی و شخصیت فیلیپ متحول میشود.دریس زندگی فیلیپ را بهطور کامل عوض میکند. زندگی کسلکننده فیلیپ با ورود دریس تغییر میکند به گونهای که از بیرون رفتن با آمبولانس ، به بیرون رفتن با ماشینهای مازراتی خود رو میآورد.
تحلیل روانشناختی فیلم
"دست نیافتنیها"
این بار قصد داریم به سراغ تحلیل فیلم Intouchables، یکی از دوست داشتنیترین فیلمهای قرن 21 برویم. فیلم دست نیافتنیها محصول سال 2010 از کشور فرانسه است و با کسب نمرهٔ 8.5، در ردهٔ چهل و سوم در 250 فیلم برتر از نگاه سایت IMDB قرار دارد. دست نیافتنیها روایتگر یک داستان واقعی از جمع اضدادی است که معنا را به زندگی یکدیگر تزریق میکنند. هر دو کاراکتر بیشتر به یک موهبت آسمانی میمانند که هر کدام را به کمال نزدیکتر میکند. دست نیافتنیها فیلمی است که میتواند روح هر مخاطبی را به آرامی نوازش کند. حتی اگر محتوا و داستان فیلم جذبتان نکند، بیشک موسیقی متن مسحورکنندهٔ آن، شما را به خلسه میفرستد. در دست نیافتنیها نه اثری از اختلالات روانی دیده میشود و نه ردپایی از مفاهیم پیچیدهٔ روانکاوانه؛ اما می توان رد پایی از مفهوم کهن الگو ها را درآن به وضوح یافت .
سوالی که در همان ابتدای فیلم ذهن مخاطب را درگیر میکند، این است که: چرا فیلیپ از بین این همه داوطلب ظاهراً ذی صلاح و معقول، کسی را انتخاب میکند که نه تنها هیچ تجربهای در این کار ندارد، بلکه حتی به لحاظ اخلاقی و شخصیتی موجه به نطر نمیآید؟ خود فیلیپ در ادامهٔ فیلم به این سؤال این گونه پاسخ میدهد: "اون بهم ترحم نمیکنه. قد بلند، قوی و سالمه". شاید پاسخ فیلیپ به نظر قانعکننده بیاید؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، متوجه نکتهای جالب میشویم که ما در این نوشته، قصد پرداختن به آن را داریم.
در مطالعهٔ نظریهٔ کارل گوستاو یونگ به مفهومی برمیخوریم به نام اصل اضداد. این اصل بیانگر این نکته است که در شخصیت انسان هم، مانند طبیعت اضدادی وجود دارند. در جهان بیرون با اضدادی مثل روز و شب، گرما و سرما، تابستان و زمستان و ... مواجه میشویم. اما به عقیدهٔ یونگ، در جهان درون هم اضدادی وجود دارند که بیشتر در قالب انرژی هستند. جالب اینجاست که ما اغلب جذب افرادی در زندگی میشویم که ویژگیهایی متضاد با ویژگیهای ما دارند؛ درست همانند قطبهای متضاد آهنربا که همدیگر را جذب میکنند. این قاعده در مورد فیلیپ و دریس هم صدق میکند. حال میخواهیم کمی عمیقتر به این موضوع بپردازیم. هر فرد با توجه به عقدهها، کهنالگوهای شخصیتی، ساختار ژنتیکی و محیط پیرامونش، ویژگیها و صفات خاصی را در خود پرورش میدهد. اغلب ما معمولاً آن مشخصههایی را که در ضدیت با شخصیتمان است را مغفول میگذاریم یا به طور دقیقتر آنها را سرکوب میکنیم. یکی از رسالتهایی که هر فرد برای رسیدن به تفرد دارد، این است که کهنالگوهایی را در خود تقویت کند که با آن چه هست، متضاد باشد.
در فیلم دست نیافتنیها با دو کاراکتری مواجه میشویم که نه تنها به لحاظ ویژگیهای شخصیتی، بلکه در مشخصات ظاهری و اجتماعی هم باهم متضاد هستند. فیلیپ یک سفید پوست تحصیلکرده و ثروتمند، و از طرفی به لحاظ فیزیکی معلول و ناتوان است. دریس یک سیاه پوست کم سواد است از منطقهای فقیر نشین، و از طرفی نیرومند و توانا از نظر فیزیکی. این تضاد به موارد متعدد دیگری نیز، قابل تعمیم است. دقیقاً همین جمع اضداد است که جذابیت این داستان را برای مخاطب دوچندان میکند. به نظر میرسد که فیلیپ تا قبل از باز شدن پای دریس به خانهاش، لذت چندانی از زندگی نمیبرد. مدتها بود که مازراتیاش گوشهٔ حیاط خاک میخورد. شیش ماه بود که با معشوقهٔ خود نامه نگاری میکرد و با این کار، از لذت همنشینی با معشوقه و حتی دیدن چهرهاش، بیبهره بود. با آمدن دریس، ورق زندگی فیلیپ برمیگردد. همچنین دریس هم به واسطی ارتباط با فیلیپ، تغییراتی در شخصیتش به وجود میآید که در نتیجه او را به فردی بالغتر تبدیل میکند. این فیلم بی نظیر را از دست ندهید ..........
منبع : سایت روان تحلیل

فیلم سینمایی مرد بله گو (Yes Man)
10 مهر 1399
«بله! چیزی که میخواهی را یک میلیون بار تکرار کن»
Yes Man یک فیلم سرگرم کننده است که هرکس آن را ببنید خوشش میآید. جیم کری نقش کارل آلن را بازی میکند که یک زندگی غیر معمولی دارد. او در یک سمینار به نام Yes شرکت میکند و پس از آن زندگی اش به طرز جالبی تغییر شکل میدهد. این فیلم شما را با تمام فرصتهایی که ممکن است با نه گفتن از دست بدهید، آشنا میکند.
